روزنوشتهای ماهان

روزنوشتهای ماهان

پرسپولیسی و بارسا ❤️‍
روزنوشتهای ماهان

روزنوشتهای ماهان

پرسپولیسی و بارسا ❤️‍

چرتکه خانم معلم

من از بلوار شاهنامه در رفت و آمد به طرقبه شاندیز برای رسیدن به مدرسه و کار و زندگی، ذهن خانم ریاضی درگیر تفکیک اراضی مشهد طرقبه شاندیز+ توس!

آنقدر به شهر ما (شهر توس) رسیدگی نشد که گفتیم چرا محله ای از محلات مشهد باشه؟! گفتن خودمون جدایش میکنیم.

البته خوبه جدا بشه، چون شهردار داشت به کشفرود می‌گفت خشکرود و چند سالی بود که موضع گیری رسانه ای کرده بود که شاهنامه تشنه چاههای آب مشهد هم میشه!

ما نگاه کردیم کوه های هزارمسجد تا رادکان رو مدیریت کنیم، سرچشمه هایی دارن که هم می‌توانند خودشون رو مدیریت کنند و هم میتونن کشفرود رو تا پل فردوسی پر آب نشون بدهند.

اینطوری شاید لازم نباشد من باز برم جای خانم معلم و اون برایم رو ترش کنه، چرا دارم برای دوتا قرآن حفظ کردن و مسابقه حفظ و نهج البلاغه چرتکه میندازم که شاگرد برتر می‌شم و مزایایی که شامل حالم میشه با روح اسلام و قرآن در تضاد هست یا نه!

بطری نامه به امام رضا

برای اینکه من به درس و ورزش همزمان علاقه مند بودم سخت بود که موفق بشم. یک روز از جای رودخانه کشفرود طرح حرم امام رضا رو دیدم. یک فکر خوبی به ذهنم رسید. اگر من یک بطری پر از آرزوهام میکردم میتونستم اون رو از طریق کشفرود به امام رضا برسونم. دیگه لازم نبود با مترو بریم حرم و بیاییم. خود جریان رود حتی دعایم رو سریع تر به حرم میرسوند.

ای آب! آرزوهام رو بگیر و به امام رضا برسون

_____________

Because I was interested in studying and sports at the same time, it was difficult to succeed. One day, I saw the plan of Imam Reza's shrine from the Kashafrud River. A good idea came to my mind. If I made a bottle full of my wishes, I could deliver it to Imam Reza through the Kashfrud. We wouldn't have to take the subway to the shrine anymore. The flow of the river itself would even deliver my prayers to the shrine faster.
Oh water! Take my wishes and deliver them to Imam Reza

وایرال عکس پلیر بازی خرید سکه

ما انگار وارد یه لول از زندگی شدیم که حتی وقتی گیم اوور هم بشیم (بخون: می‌میریم)، تازه بقیه شروع می‌کنن به بررسی اینکه اصلاً تو کل بازی، پلیر خوبی بوده یا نه. قیمت سکه؟ نمی‌دونم دستکاری بود یا نه. ولی واقعاً چرا باید این سوال رو وقتی بپرسیم که دیگه حتی نمی‌تونه جواب بده؟

هیچ دلیل وجود نداشت قیمت سکه پایین بیاد. در عوض بقیه چیزها همراه اون گرون میشدن. روزیکه ما یک سکه خریدیم برای اینکه قرضمون رو بدیم برابر شد با اوج قله قیمت سکه. بعد از آن حدس میزنم با آمریکا مذاکره شد که قیمت سکه پایین آمد.

قیمت هیچ چیز دیگه ای پایین نمی اومد. قرار بود لول کار ما بیاد پایین. اگر نیم سکه میخریدیم چی میشد؟ انقدر قیمت سکه اومد پایین تا به نیم سکه رسید و از آنجا به بعد نیم سکه فقط یک چند میلیونی کم شد!

از همون موقع انگار بقیه NPC هستن و تحلیلگر. فرهنگ؟ دیگه ته صف وایساده، اگه اصلاً تو بازی باشه!

شات گرفتم از دوستان ان پی سی:


هیچ کدوم از گیمرها اصلا اولش متوجه نشدند از همان ثانیه‌ اول کنترل بازی در دستشان است و صبر کرده بودند بازی تموم بشه نتیجه رو اینطوری ببینند.

یه سوال دارم اگه کسی میدونه جواب بده: چرا وقتی پلیر هنوز توی بازیه، کسی تلاش نمی‌کنه بشناستش؟ چرا همیشه وقتی گیم تموم میشه، تازه ملت میان نظر بدن؟

منکه دادم دوباره برام گیم بریزن. اگه تا این‌جا خوندی، دمت گرم. اگه دوست داشتی، شیر کن یا یه کامنت بده، چون اگه چیزی قراره عوض شه، با حرف زدن منطقی ماهاست، نه فقط وایرال شدن یه عکس.

بارسا

دورتموند حریف بارسا بشه ؟!!! بارسا عزیزم ۴_۰ ترکوند دورتموند رو...کاش فلیک زودتر میومد... فصل افتضاح قبل رو واقعا به بهترین حالت ممکن جبران کرد

آیا پس از آن مرد در باران آمد، آن زن عفیف بود؟

رفیق، بذار رک بگم، ما انگار وارد یه لول از زندگی شدیم که حتی وقتی یکی گیم اوور میشه (بخون: می‌میره)، تازه بقیه شروع می‌کنن به بررسی اینکه اصلاً تو کل بازی، پلیر خوبی بوده یا نه. اون زن تو بارون؟ نمی‌دونم عفیف بود یا نه. ولی واقعاً چرا باید این سوال رو وقتی بپرسیم که دیگه حتی نمی‌تونه جواب بده؟
الان دیگه انگار جامعه‌مون رفته روی مود "کارآگاه حقیقی". یه اتفاق می‌افته، یه عکس پخش می‌شه، همه یهویی می‌شن تحلیل‌گر سیاسی-اجتماعی! اون طرف‌تر زنایی هستن که ۴۰-۵۰ روز توی تحصن بودن، با چادر و مقنعه، بی‌سروصدا، با شخصیت. اینا رو کسی نمی‌بینه، ولی یه عکس خونی که میاد بیرون، همه می‌شن فالوئر افسانه.
راستشو بخوای، جامعه‌مون یه‌جورایی شبیه یه سرور شلوغ شده که هر کی می‌خواد با فریاد و درگیری لول بزنه بالا. پلیس اولین کسیه که وارد میشه، انگار بقیه NPC هستن و فقط اون Command داره. فرهنگ؟ دیگه ته صف وایساده، اگه اصلاً تو بازی باشه!
یه مرد ایرانی میره ژاپن، دیسکو میزنه، میاد می‌گه این ژاپنه واقعی‌یه. ژاپنیه هم با همین دیسکو فرهنگ می‌سازه. ولی ما تو ایران چی؟ اگه یه دختر عوض بقیه دخترها بره پارتی، تا آخر عمر تو ذهن بقیه دختر فقط همونه. کسی نمی‌پرسه قبلش چی بوده، اون میون بقیه دخترها به چی فکر می‌کردن، و اگر دانشگاه رفتن چی می‌خواستن بگن.
رئیس‌جمهورمونم یه‌جوریه، انگار می‌خواد روی حالت Stealth بمونه. هیچ وقت مستقیماً حرف نمی‌زنه، همیشه از قول این و اون باید بفهمیم چی گفته. خب چرا این‌جوریه؟! مگه نمی‌خواییم بدونیم پلن آینده چیه؟ یه بار می‌گه قانون حجاب رو ابلاغ نمی‌کنه، یه بار از یه وزیر اسم می‌بره، بعد ساکت می‌شه. انگار زده روی مود AFK!
آخرش چی؟ زن‌هایی که سال‌ها با حجاب و نجابت زندگی کردن، برابر شدن با کسایی که تو دیسکو می‌چرخیدن. بعدم مردا جمع می‌شن بالا سر جنازه و می‌پرسن: «این زن عفیف بود؟» یعنی واقعاً؟ این شد باس فایت آخر ما؟!
یه سوال دارم: چرا وقتی پلیر زنده‌ست و هنوز توی بازیه، کسی تلاش نمی‌کنه بشناستش؟ چرا همیشه وقتی گیم تموم میشه، تازه ملت میان نظر بدن؟
اگه تا این‌جا خوندی، دمت گرم. اگه دوست داشتی، شیر کن یا یه کامنت بده، چون اگه چیزی قراره عوض شه، با حرف زدن منطقی ماهاست، نه فقط وایرال شدن یه عکس.