روزنوشتهای ماهان

روزنوشتهای ماهان

پرسپولیسی و بارسا ❤️‍
روزنوشتهای ماهان

روزنوشتهای ماهان

پرسپولیسی و بارسا ❤️‍

گل های سوسن نرجس گل خاتون در روستای احمد آباد مقبل

اول که وارد روستای احمدآباد مقبل شدم، به نظرم آمد که نقاشی‌های دیوارها کم‌رنگ و محو شده‌اند. شاید به‌خاطر گذر زمان یا بی‌توجهی، رنگ‌ها به تدریج محو شده بودند. اما پس از چندین بار سر زدن، متوجه شدم که در حقیقت دیوارها هنوز همان نقاشی‌های پررنگ و زنده را دارند و فقط از دور به نظر کم‌رنگ می‌آیند. مردم روستا، با رفت‌وآمدهایشان، دیگر به این نقاشی‌ها توجهی نمی‌کردند، همان‌طور که یک مکان تاریخی، که در آن زندگی روزمره جریان دارد، به حال خود رها شده بود.
یکی از خانه‌ها، در میان دیگر ساختمان‌ها، توجه مرا جلب کرد. خانه‌ای که در بالای درب آن کتیبه‌ای چوبی نصب شده بود و نام "نرجس گل خاتون" روی آن حک شده بود. این اسم، که به نظر می‌رسید داستانی کهن و پر از رمز و راز را در خود داشته باشد، در من حس کنجکاوی شدیدی ایجاد کرد. اما چیزی که بیشتر جلب توجه می‌کرد، یک دفتر یادداشت قدیمی بود که در گوشه‌ای از خانه پیدا کردم. ابتدا فکر کردم که این دفتر شاید کتابی قدیمی باشد، اما با کمی دقت متوجه شدم که بیشتر شبیه به یک دفتر روزانه است.
دفتر پر از نوشته‌ها و یادداشت‌هایی بود که صاحب خانه در آن درباره کار خود و تجربیاتش در زمینه پرورش گل‌ها نوشته بود. هر صفحه از دفتر، گویی داستانی تازه از تلاش‌ها، شکست‌ها و موفقیت‌های او را روایت می‌کرد. در یکی از بخش‌ها، نوشته بود:

"وقتی تصمیم گرفتم مسئول تولید گل شوم، همه چیز برایم دشوار به نظر می‌رسید. پیدا کردن بذرهای مناسب یک چالش بزرگ بود. از جمله بذر سوسن که برای رشد نیاز به شرایط خاصی دارد. این گل، حساس به دما و رطوبت است، و به‌ویژه وقتی در فصل‌های غیرمناسب قرار می‌گیرد، کار پرورش آن سخت‌تر می‌شود. یادم می‌آید که وقتی بذرهای سوسن را پیدا کردم، شرایط محیطی را طوری تغییر دادم که در پلاستیک‌های مخصوص بتوانم آن‌ها را پرورش دهم. به‌این‌ترتیب توانستم دمای محیط را کنترل کنم و بذرها را به رشد بیاورم."

او در ادامه از دیگر گل‌ها و چالش‌هایی که برای پرورش آن‌ها با آن‌ها مواجه شده بود می‌نوشت. برای مثال، **نرگس** که به مراقبت‌های خاصی نیاز دارد، یا **لاله** که برای رشد به زمستان‌های سرد نیازمند است. از یادداشت‌هایش مشخص بود که هر گل، برای او نه فقط یک محصول کشاورزی، بلکه یک معلم بود. او از هر مشکلی که پیش می‌آمد به عنوان فرصتی برای یادگیری یاد می‌کرد و این روحیه، در تمام صفحات دفترش به وضوح دیده می‌شد.
در واقع، این دفتر بیشتر از یک کتاب درسی یا راهنمای کشاورزی، یک سند زندگی بود؛ زندگی که در آن شکست‌ها و موفقیت‌ها به یک اندازه اهمیت داشتند و هر روز، یک درس جدید برای فرد پرورش‌دهنده گل به همراه می‌آورد.

---
پی نوشت: خانه «نرجس گل خاتون» در روستای احمد آباد مقبل، انتهای شاهنامه 18 مشهد واقع شده است.


When I first entered the AhmadAbad Moqbel village, it seemed to me that the paintings on the walls had faded and faded. Perhaps due to the passage of time or neglect, the colors had gradually faded. But after visiting several times, I realized that in fact the walls still had the same bright and vivid paintings, only they seemed faded from a distance. The people of the village, with their comings and goings, no longer paid attention to these paintings, just as a historical place, where daily life goes on, was left to itself. One of the houses, among the other buildings, caught my attention. The house with a wooden inscription above the door and the name "Narjes Gol Khatun" carved on it. This name, which seemed to have an ancient story full of mystery, aroused a strong sense of curiosity in me. But what caught my attention most was an old notebook that I found in a corner of the house. At first I thought it might be an old book, but upon closer inspection I realized it was more like a diary.
The notebook was filled with notes and notes in which the homeowner had written about his work and experiences in the field of flower growing. Each page of the notebook seemed to tell a new story of his efforts, failures, and successes. In one section, he wrote:

"When I decided to become responsible for flower production, everything seemed difficult to me. Finding the right seeds was a big challenge. Including lily seeds, which require specific conditions to grow. This flower is sensitive to temperature and humidity, and it becomes more difficult to grow it, especially when it is placed in the wrong season. I remember that when I found the lily seeds, I changed the environmental conditions so that I could grow them in special plastic. In this way, I was able to control the temperature and grow the seeds."

She went on to write about other flowers and the challenges he faced in growing them. For example, the **narcissus**, which requires special care, or the **tulip**, which requires cold winters to grow. It was clear from his notes that each flower was not just an agricultural product for him, but a teacher. He saw every problem as an opportunity to learn, and this spirit was clearly visible on every page of his notebook.
In fact, this notebook was more than a textbook or agricultural guide; it was a document of life; a life in which failures and successes were equally important, and each day brought a new lesson to the flower grower.

---
Note: The house of "Narjes Gol Khatoon" is located in the village of Ahmad Abad Moqbel, at the end of Shahnameh 18 in Mashhad.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد