روزنوشتهای ماهان

روزنوشتهای ماهان

پرسپولیسی و بارسا ❤️‍
روزنوشتهای ماهان

روزنوشتهای ماهان

پرسپولیسی و بارسا ❤️‍

آقایان بیمه ای و بانکی، آن سوی شهر

سال ۹۶ اومدم اینجا از همه بگم که بهم بد کرده بودند. چند سال بعد یک بازنگری کردم. دیدم من از همه دوستان فقط دارم راهنمایی میگیرم که تبلیغات دیوونه بگیرم و دوستانم هم شده اند کسانیکه بیشتر دهنده هستند تا حرفه ای و متخصص در حوزه من.

از اون طرف اونها که بدشان را گفته بودم هم هیچ اتفاقی برایشان نیوفتاده بود، چون برخلاف من بلد بودند کجاها بنشینند. من فقط کتاب می‌خوندم و در بین لینکها مثل خوشه چینی دنبال کوچکترین اتفاق متحول کننده زندگی بودم، ولی اونها با فامیل گسترده خود و اطلاعات بالادستی یکی بیمه رو گرفته بود، یکی نام خیابان، دیگری بزرگترین ملک تجاری وسط شهر، اون یکی ریاست بانک، این یکی فامیل خوب و برند و همینطور مثل مورچه همه جا پخش بودند.

آنکه نامش به دلار جهانگیری شهرت پیدا کرده بود نسلش سید جهانگیری در آمد. آنکه پژوهشکده حمل و نقل بود اگر نتوانست در شورای شهر نامی بگیرد همان اطراف، خیابانی به نامش کردند و در حمل و نقل و صادرات واردات از هر نقطه ای را حتی در بیمه به او جای دادند. حتی یک چند نفر هم در خانواده اش شهید معروف در سطح شهر شدند. آنکه قرار بود برند کنتاکی آمریکا نشود در قالب فروشگاه زنجیره ای با فامیل برند شد. فروشگاه زنجیره ای رقیب هم در جشنواره دولتی بهترین برند دوستدار مصرف کننده معرفی شد. و همینطور بگیر تا آخر.

اما من هیچ. گویی اندک قدرت نمایی من که از لینک و به لینک بود نه هشداری بود، نه در آن آدمی بود و نه چیزی را عوض میکرد. در عوض آنها درمیان ماشین ها و ابزارآلاتی که باید برای خود می‌خریدم و تهیه میکردم فروشندگان قدرتمند باقی مانده بودند، و من هیچ. منتظر که یکی چرخش را بفروشد، دیگری رول کننده و آن یکی ساختمان تعمیر کند تا کتابی بیهوده پشت در بگذارد. در حالیکه لب جوی نشستم گذر عمر بلکه سریعتر خودم و اطرافیان رو ببینم و از لینک به لینک و در لینک و تحریم های داخل و خارج بمانم.

تحریم و دور زدن آنها، این بلا رو سر ما آورد. اونجا که داری با هویت جعلی خودت رو جای یکی دیگه میزنی، همه دنیا می‌دونن که این یک تقلبه و در رده پولشویی قرار میگیره. تو دزد معرفی میشی، حتی اگر اینطور فکر نکنی. در اذهان عمومی چهره زشتی از تو پندار میشه و در نتیجه اون میبینی حق قانونی کمترین حقوقت رو هم نادید میگیرند، چون جعل جعله، حتی اگر اسمش دور زدن تحریم ها یا ورایفیکیشن باشه.

Sanctioning and bypassing them brought this disaster to us. When you are putting yourself in someone else's place with a fake identity, the whole world knows that this is a fraud and falls under the category of money laundering. You will be identified as a thief, even if you don't think so. In the public mind, you are considered an ugly face, and as a result, you see that even your legal rights are ignored, because forgery is forgery, even if it is called bypassing sanctions or verification.

بعدا اضافه کرد: یک زمانی، حدود بیست سال پیش، که دانشجوی کامپیوتر بیشتر معنی داشت و یک کامپیوتر داشتیم با فلاپی دیسک و سی دی رام، تو کامپیوترمون از همون اول همه نرم افزارها قفل شکسته بود و ما دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر بودیم تا غول تکنولوژی رو بشکنیم. همه چیز برای ما عادی بود و در یک محیط آکادمیک زیست داشتیم. یک روز، خارج از این فضا چادر پوشیدم و رفتم نقطه پولدارنشین وسط شهر برای قفل سیمولاتوری که ممکن بود یکی از مغازه های آنجا داشته باشد. او یک کامپیوتر دسکتاپ داشت که مشغول رایت همزمان ۶-۷ سی دی بود. از اول که وارد شدم معلوم بود از حضورم ناراحت شده باشد. من با چادر مقنعه به هر چه نگاه میکردم ممکن بود اطلاعاتی باشم. فروشنده رو راهنمایی کردم و گفتم تو اینترنت شنیدم اسمش کیجن (کیگن) هست. فروشنده ابراز بی اطلاعی کرد و من سردرگم و فروشنده راحت از حضور من از مغازه رفتم.

جاهای دیگر هم همین طور است. مخصوصاً که حالا کمتر کسی کامپیوتر تهیه می‌کند و فاصله مردم عادی با گوشی های هوشمند از سایرین بیشتر شده است. الان کسی قبول ندارد که این گوشی خریداری شده قبلاً از یک چند مسیر دور زدن تحریم رد شده. الان همه مطمئین هستند که درآمد دلاری در ایران از یک مسیری مثل مسیر غیرقانونی فارکس میگذرد و نگاه اطرافیان به نه یک دانشجوی کامپیوتر، بلکه به هر کسی که حرفش را بزند یک نگاه غیرقانونی است که بازخورد خوبی هم برجای نخواهد گذاشت.

برعکسش هم هست. اگر یک توریست اروپایی با وجود خیلی ارزان بودن ویزای ایران قصد سفر به ایران داشته باشد، باید همه وسایل ارتباطی خود را قطع کند. چون ما از سمت کشورشان تحریم هستیم و اینها یک‌درصد آی پی ایران را هنگام تحویل کارشان در سایتشان ببینند امکان داره شغلشون رو از دست بدهند. تازه، این یک چیزی هست که من بعنوان یک بومی ایران در ارتباط با خودم می‌دونم. معلوم نیست چقدر دیگر ریسک و احتمال وجود داره که یک خارجی قصد سفر به ایران داشته باشد و از ترس خیلی مسائل دیگه قصد سفر چند روزه به ایران را نکند، چه برسد به اینکه بخواهد مهاجرت کند.

The opposite is also true. If an European tourist intends to travel to Iran despite the fact that Iran's visa is very cheap, he should cut off all his means of communication. Because we are sanctioned by their country and if their government see 1% Iranian IP on their side of site when they deliver their project, they may lose their jobs. Now, this is something that I know about myself as a native of Iran. It is not known how much risk and probability there is that a foreigner intends to travel to Iran and does not plan to travel to Iran even for a few days because of the fear of many other issues, let alone that he wants to immigrate.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد